کار آفرینان چه کسانی هستند؟
کارآفرینان کیانند - قسمت سوم
نقش والدین در رشد ویژگی های کارآفرینی در وجود کارآفرینان
یک گپ کارآفرینانه
برنامه ای از باشگاه کارآفرینی دبستان امید نو
یک ساعت گپ دوستانه با یکی از کارآفرینان جوان
بستری با هدف گشودن افق دید دانش آموزان
مدعو مهندس ساسان شریف زاده
سه شنبه 10 بهمن 1402
13:45 الی 14:45
از اولیای اعضای باشگاه دعوت می شود تا در این برنامه با حضور خود مشوق پسران گلمان باشند
کارآفرینان کیانند - قسمت دوم
کارآفرینان کیانند - قسمت اول
متأسفانه عده ای ، کارآفرینی را بعنوان یک شغل می شناسند و آنها را در کنار کارگر، مدیر، مهندس الکترونیک یا برق، پزشک، خلبان، وکیل، مدیر، جوشکار و … قرار می دهند و عده ای دیگر آنرا اشتغال زایی می دانند، عده ای دیگر کارآفرین را کسی می دانند مانند یک موسس کارخانه که بتواند کارگاه، کارخانه، موسسه یا شرکتی را تاسیس و مدیریت نماید و ریسک آن را در زمینه های سرمایه گذاری و مدیریت و بازار یابی و … متقبل شود. بعضی هم فقط عملکرد موسسین و مدیران کسب و کارهای کوچک و نوآورانه را کارآفرینی می خوانند و عده ای بنیان کار را در زمانه ی فرا صنعتی « کارآفرینی» و در زمانه ی صنعت « استخدام» می شناسند، عده ای دیگر کارآفرینی را هم معنی با شغل آزاد و کارآفرین را همان کارفرما و سرمایه گذار تلقی می کنند.
پس مفاهیم و ابعاد و مؤلفه های کارآفرینی چه می توانند باشند؟
شاید مناسب باشد که در پاسخ به این سوال قسمت هایی از مقاله ی آقای دکتر جلیل صمدآقایی با عنوان “کارآفرینی یک شغل است یا یک سبک زندگی” را بررسی کنیم:
کسی که دارای ویژگیهای کارآفرینانه است حتماً لازم نیست وارد حوزه کسب و کار و بعد مالی شود. همانطور که افراد زیادی در مباحثی مانند فرهنگی، اجتماعی و سیاسی فعال هستند و دارای ویژگیهای یک فرد کارآفرین هستند ولی صاحب شغلی در همان زمینه نیستند و یا برعکس افراد زیادی هستند که در موقعیتهای کارآفرینانه قرار دارند یعنی درآمدزایی در آن زمینه انجام می دهند اما ویژگی های کارآفرینان را ندارند .
مشخصات چنین زندگی ای ذیلاً توضیح داده می شود:
زندگی کارآفرینانه زندگی ای است که تحقیق، تکاپو و تلاش مداوم و بدون وقفه برای رسیدن به آرزوها، معنای آن است.
در این خط مشی و روش زندگی همیشه در پی یافتن میانبرها باید بود و نوآوری جوهره آن است.
همانی که در آن هیچ وقت به وضع فعلی بسنده نمی شود و در حالیکه لازم است که از یک طرف به آینده بنگری از طرف دیگر باید به دنبال شکار ایده ها و موقعیت ها از دیروز و امروز بود.
شوق و صراحت و نشاط و صداقت و مثبت اندیشی در این زندگی، آذوقه راه و سفر است، سفری پرچالش و خطرناک و پرهیجان و تمام نشدنی.
ارزش فرصتها بسیار بیشتر از ارزش طلاست.
روشی که در آن امروزت با فردایت همسان نیستند و هر آن باید تصمیمی جدی و سرنوشت ساز اتخاذ کنی.
در این نوع از زیستن بی توجهی به شرایط محیطی هر آن نقاط قوتت را به نقاط ضعف تبدیل می کند.
شکست مفهومی دیگر دارد و گاهی باید عمداً مسیر را اشتباه طی کرد تا به جواب صحیح رسید.
همان که آن بیشتر فکر می شود که چگونه فکر شود تا اینکه به نکته ای فکر شود، پرسشی خوب و به جا بهتر از هزارها پاسخ مناسب و به جا، ارزش دارد و بیشتر از آن که به موضوع فکر شود به انتخاب آن و تعریف صحیحش فکر می شود.
اینجا انسان برای موفقیت آفریده شده و خطاها و شکستها، موفقیتهایی برای فراگیری محسوب می شوند وموفقیت یک مقصد نیست بلکه یک سفر است.
یکی از نشانه های بارز این زندگی شادیست که افسردگی و غم و ترس و بدبینی را دور می سازد.
درزندگی کارآفرینانه منتظر نمی مانیم که به ذهنمان ایده ای طلائی خطور کند یا در ذهنمان جرقه ای سهمگین و پر تلالؤ زده شود و پس از آن دست به کار شویم بلکه با ایده ای نسبتاً کوچک کار را شروع می کنیم که تنها بتواند ما را در آغاز کار از خطر محفوظ دارد تا بتوانیم آن را به مرور بزرگ و بزرگتر و کامل و کاملتر بسازیم.
شما می توانید مقاله آقای دکتر جلیل صمدآقایی را در لینک زیر مطالعه بفرمایید